هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر حالات روحی شاعر در برابر عشق، می، و دوری از ریا و تقوای ظاهری است. او از ویرانی دل خود به دلیل عشوه‌های ساقی و می‌نوشیدن می‌گوید و خود را اسیر گردش دوران و طوفان‌های زندگی می‌داند. شاعر به دنبال رهایی از خودی و رسیدن به فناست و در پایان، رویای نوشیدن آب کوثر از دست حور را می‌بیند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، اشاره به می‌نوشیدن و مفاهیم شراب در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۱ - تتبع مخدومی

هست در دیر آفتی هر دم به قصد جان مرا
زنده بردن از سر کوی مغان نتوان مرا

خانه دل بود آبادان ز تقوی وه که ساخت
عشوه های ساقی و سیل قدح ویران مرا

پرده زهدم چه سان پوشد که از آشوب می
از گریبان هر دم افتد چاک تا دامان مرا

خرقه در هجر بتی شد رهن می بنگر که زد
باده و عشق از لباس عافیت عریان مرا

گر به گرداب می افتادم مرا نبود گنه
هست این سرگشتگی از گردش دوران مرا

بحر عصیان از بلندی کرد پستم زانکه زد
بر زمین از آسمان هر موج این طوفان مرا

سازم از لوث ریا غسل طریق ای پیر دیر
چون فقیه آید درون خم کنی پنهان مرا

خواب دیدم کآب کوثر میخورم از دست حور
فیض می از دست ساقی ده دوصد چندان مرا

فانیا راه فنا هر چند مشکل بود شد
قطع آن ز افکندن بار خودی آسان مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲ - تتبع خواجه در طور سعدی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.