هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق، درد، و مفاهیم عرفانی سخن میگوید. در آن از محتسب (ناظر شرعی) به عنوان نمادی از محدودیتها یاد شده و عاشقان و رندان را در تقابل با او قرار میدهد. همچنین، از مفاهیمی مانند هجران، آتش عشق، و فنا (نابودی در راه عشق) صحبت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیم مانند 'شیطان' و 'فنا' نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فلسفه دارد.
شمارهٔ ۴۴ - اختراع
چون به دیر آمد ز بهر خم شکستن محتسب
شد دل رندان چو چشم شوخ ساقی مضطرب
اجتناب افتاد اهل دیر را از وحشتش
اهل دین نبود عجب گشتن ز شیطان محتسب
آفتش افکند در دور حریفان انقلاب
کش به جان آفت رسد از دور چرخ منقلب
شام هجران حمرت گردون چه باشد از شفق
گر نگشته آتش آهم به گردون ملتهب
کامکاران را نکودان نیکوان را ارتکاب
آن چو نبود بد بود گشتن بدی را مرتکب
عاشقی و دردمندی پیشه کن ور نیستی
خویش را با اهل درد عشق میکن منتسب
فانیا گر قطع صحرای فنا را طالبی
بایدت از باطن پیر مغان شد مکتسب
شد دل رندان چو چشم شوخ ساقی مضطرب
اجتناب افتاد اهل دیر را از وحشتش
اهل دین نبود عجب گشتن ز شیطان محتسب
آفتش افکند در دور حریفان انقلاب
کش به جان آفت رسد از دور چرخ منقلب
شام هجران حمرت گردون چه باشد از شفق
گر نگشته آتش آهم به گردون ملتهب
کامکاران را نکودان نیکوان را ارتکاب
آن چو نبود بد بود گشتن بدی را مرتکب
عاشقی و دردمندی پیشه کن ور نیستی
خویش را با اهل درد عشق میکن منتسب
فانیا گر قطع صحرای فنا را طالبی
بایدت از باطن پیر مغان شد مکتسب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳ - مخترع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵ - اختراع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.