هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد فراق و عشق شدید شاعر به معشوق است. او از آتش محبت، اشک‌های ناشی از فراق، و حسرت دوری می‌گوید و خود را بنده‌ای عاشق و فانی در راه معشوق می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند فراق و حسرت نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد.

شمارهٔ ۶۰ - تتبع خواجه

در دلم آتش محبت اوست
آب چشمم ز دود فرقت اوست

نیست دود دلم بهیأت سرو
از دلم رسته سرو قامت اوست

لب لعلش که شد می آلوده
چشمم آلوده خون ز حسرت اوست

رخشش ابرو باد و لمعه نعل
در گه پویه برق آفت اوست

گز ذلیلم به عشق و می ای شیخ
این مذلت هم از مشیت اوست

بنده پیر دیرم ای زاهد
که فراغم ز درد صحبت اوست

فانی و دلبر خراباتی
که فنا حاصلش ز خدمت اوست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.