۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۰ - ایضا له

منم که کنج خرابات خانقاه منست
می صبوح زدن ورد صبحگاه منست

نبسته تیره گی کفر کله بر سر دیر
ز عشق مغچه بر چرخ دود آه منست

ز عشق ماه وشان داغهای تازه به بین
سراسر از اثر اختر سیاه منست

بجرم زندگی از هجر آن گل رعنا
حصار امن و امان من و پناه منست

برون ز میکده نایم که از حوادث چرخ
سرشک سرخ و رخ زرد عذرخواه منست

به دیر پیش بتی سجده آرزو دارم
خیال زهد ندارم خدا گواه منست

روم به میکده گاه خمار چون فانی
که باده دافع این حالت تباه منست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.