هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و شراب‌خوارانه است که در آن شاعر از می‌نوشی و مستی به عنوان نمادی از عشق و رسیدن به آرامش سخن می‌گوید. او از ساقی، رندان، و جام می یاد می‌کند و حالت‌های روحی مختلفی را که با نوشیدن شراب تجربه می‌شود، توصیف می‌نماید. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند دولت، اقبال، و جفا نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 18+ این متن دارای مضامین عرفانی و نمادین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به شراب‌خواری (هرچند به صورت نمادین) ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد. درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و مفاهیم عرفانی دارد.

شمارهٔ ۱۱۷ - در طور خواجه

صبح ساقی بهر رندان ساغر گلفام ریخت
چون که در گل شبنم می را به گلگون جام ریخت

یافت آرامی دلم کاخر دلارامی چنین
می به بی آرامش دلهای بی آرام ریخت

صبح دولت شد عیان از مطلع اقبال او
کافتاب می چو صبح صادق اندر کام ریخت

صاف می در جام جم شه را که در دیرم بس است
در سفال کهنه آنچش رند درد آشام ریخت

شام و صبحش فرخ و فرخنده باشد هر که او
باده عشرت ز صبح اندر قدح تا شام ریخت

مردم و کام دلم برنامد از تیغ جفاش
خون مردم را چنین کان قاتل خودکام ریخت

پیش رندان سرخ رو شد فانی از یک جام می
گر چه در میخانه آب روی ننگ و نام ریخت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶ - در طور خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.