۲۱۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۳ - مخترع

به خوبی شد چنان آن سیم بر شوخ
که در خوبان چو او نبود دگر شوخ

چسان هوشم به جا ماند که هستند
دو چشم مستت از هم بیشتر شوخ

ترا شوخی چنان باشد که باشد
به تمکین تر کسی پیش تو هر شوخ

نگیرد دل بآن ظالم ز بیداد
ز شوخی مانده کشتن نیست بر شوخ

چه تسکین یابد از پند پدروار
که بیحد هست آن زیبا پسر شوخ

بهر صورت مرا دیوانه دارند
پری رویان به تمکینند اگر شوخ

بود فانی هلاک جان پیران
اگر افتاد طفل سیمبر شوخ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.