هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، بی‌عدالتی معشوق، و ناآگاهی دیگران از این درد می‌نالد. همچنین، به موضوعاتی مانند فنا شدن در عشق، تنهایی، و بی‌خوابی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و تنهایی نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴۳ - تتبع مولانا صاحب بلخی

عشق اجزای وجودم را به راهت خاک کرد
سنگ بیدادت ازان خاکم برون آورد کرد

گرمی و سردی ندیدم گر چه اندر راه عشق
کرد ازان عیبم مبرا اشک گرم و آه سرد

چند تعویذم نویسی از پی دفع جنون
زاهد این افسانه ها پیچ پیچت در نورد

ناصبح بیدرد از درد دل ما غافل است
زانکه نبود واقف از درد کسی جز اهل درد

در خیالت کار دل بیهوشی و غم خوردن است
وای بیماری کش این باشد به عالم خواب و خورد

روی زردم را اگر چه سرخ سازد خون اشک
خون شود زرداب از تأثیر رنگ و روی زرد

گر هوای وصل آن خورشید داری چون مسیح
فانیا از مردم دوران مجرد باش و فرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۲ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۴ - تتبع مخدوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.