هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از عشق و هجران سخن میگوید. شاعر از درد فراق و آرزوی وصال معشوق مینالد و از امید به رسیدن به مراد و آرزوهایش صحبت میکند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند باده و جام دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند باده و جام نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۱۸۳ - تتبع خواجه
غزال زر ز فلک در مقام ما افتد
که چون تو آهوی وحشی به دام ما افتد
به روز وصل تو جمشید نوشد آب خضر
اگر به ساغرش از درد جام ما افتد
مراد چرخ شود فوت اگر پس عمری
ز دور جام مرادی به کام ما افتد
ز روز هجر بتر تیره شد به ما شب غم
چه شد که پرتو آن مه بشام ما افتد
خرام آن مه اگر ز اوج رفعتست چسان
به دست دامنش از اهتمام ما افتد؟
ز باده ای که خوری با حیات و جان با هم
چو بوی آنقدح اندر مشام ما افتد
چو نام رفت ز ما فانیا چه سود اکنون
ازانکه قرعه دولت بنام ما افتد؟
که چون تو آهوی وحشی به دام ما افتد
به روز وصل تو جمشید نوشد آب خضر
اگر به ساغرش از درد جام ما افتد
مراد چرخ شود فوت اگر پس عمری
ز دور جام مرادی به کام ما افتد
ز روز هجر بتر تیره شد به ما شب غم
چه شد که پرتو آن مه بشام ما افتد
خرام آن مه اگر ز اوج رفعتست چسان
به دست دامنش از اهتمام ما افتد؟
ز باده ای که خوری با حیات و جان با هم
چو بوی آنقدح اندر مشام ما افتد
چو نام رفت ز ما فانیا چه سود اکنون
ازانکه قرعه دولت بنام ما افتد؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴ - تتبع مولانا کاتبی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.