هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر عشق به مینوشی و رهایی از دنیای مادی است. شاعر از خرقه و سجاده (نمادهای زهد) فاصله گرفته و به سوی میکده (نماد شادی و عشق) میرود. او از غم و فراق مینالد و باده را همدم واقعی میداند. در نهایت، از پیر مغان (نماد دانایی و تجربه) درخواست کمک میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اشاره به مینوشی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و مفاهیم عرفانی دارد.
شمارهٔ ۱۸۴ - تتبع مولانا کاتبی
تا خرقه و سجاده ام افتد در می چند
خواهم طرف میکده رفتن قدمی چند
درکش قدحی چند و فلک را عدم انگار
در خاطرت از دور چو بینی المی چند
در گلشن دوران همه در دور قدح کن
چون نرگس آزاده چویابی درمی چند
پروانه و بلبل به کجایند که گویم
از فرقت آن شمع گلندام غمی چند
همدم به جز از باده مسازید حریفان
از عمر گرانمایه چو باقیست دمی چند
حال دل عشاق جگر خوار چه پرسی؟
در میکده با عشق و جنون متهمی چند
ای پیر مغان فانی مفلس چو برت شد
دیدی کمی ای چند و نمودی کرمی چند
خواهم طرف میکده رفتن قدمی چند
درکش قدحی چند و فلک را عدم انگار
در خاطرت از دور چو بینی المی چند
در گلشن دوران همه در دور قدح کن
چون نرگس آزاده چویابی درمی چند
پروانه و بلبل به کجایند که گویم
از فرقت آن شمع گلندام غمی چند
همدم به جز از باده مسازید حریفان
از عمر گرانمایه چو باقیست دمی چند
حال دل عشاق جگر خوار چه پرسی؟
در میکده با عشق و جنون متهمی چند
ای پیر مغان فانی مفلس چو برت شد
دیدی کمی ای چند و نمودی کرمی چند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵ - در طور خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.