هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، عشق و وفاداری را در قالب نمادهای شراب و خرابات بیان میکند. شاعر از عشق و رنجهای آن سخن میگوید و وفاداری خود را به معشوق نشان میدهد. او از دردها و بلایای عشق مینالد و در نهایت، به میخانه پناه میبرد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و خرابات ممکن است برای برخی گروههای سنی نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۹۰ - تتبع خواجه
باده صافست و خرابات صفایی دارد
روم آن سو که عجب آب و هوایی دارد
جامه سرخ ببر کرد و دلیلست به خون
زانکه از خون کسان رنگ قبایی دارد
جلوه ابرویت از می سرم افکند بزیر
گو بکن سجده که خوش قبله نمایی دارد
سگ وفادار و جفاجو به جهان سگ منشان
من سگ آن کسم ای دل که وفایی دارد
دل که از حسرت رخسار و لبت رنجور است
ز گل و قند همانا که دوایی دارد
سگ او خون دل من خورد و من غم او
زین که رنج و الم آلوده غذایی دارد
فانیا درد کشانند بلاکش گو رو
سوی میخانه طمع آنکه بلایی دارد
روم آن سو که عجب آب و هوایی دارد
جامه سرخ ببر کرد و دلیلست به خون
زانکه از خون کسان رنگ قبایی دارد
جلوه ابرویت از می سرم افکند بزیر
گو بکن سجده که خوش قبله نمایی دارد
سگ وفادار و جفاجو به جهان سگ منشان
من سگ آن کسم ای دل که وفایی دارد
دل که از حسرت رخسار و لبت رنجور است
ز گل و قند همانا که دوایی دارد
سگ او خون دل من خورد و من غم او
زین که رنج و الم آلوده غذایی دارد
فانیا درد کشانند بلاکش گو رو
سوی میخانه طمع آنکه بلایی دارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۹ - در طور خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۱ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.