هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف زیبایی‌ها و لطافت‌های فصل بهار می‌پردازد. شاعر از نسیم بهاری، گل‌ها، و طراوت این فصل سخن می‌گوید و بهار را نماد جوانی و شادی می‌داند. همچنین، اشاره‌ای به گذرا بودن عمر و اهمیت استفاده از فرصت‌ها دارد.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین شاعرانه و فلسفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند گذرا بودن عمر نیاز به درک بالاتری از زندگی دارند.

شمارهٔ ۱۹۵ - مخترع

سحر وزید نسیم طرب فزای بهار
که گشت باعث می خوردنم هوای بهار

سپه کشید سوی باغ و بین به لاله که شد
به میل و شقه یاقوت گون لوای بهار

به از بهار چو فصلی برای عشرت نیست
ز مدح فصلی سازم ادا برای بهار

بهار نقد لطافت فدای یاران کرد
که نقد جان چو ما بیدلان فدای بهار

بهار گر چه زداید غم از دل اما هست
تموج می سوهان غمزدای بهار

گشاد غنچه به گلبن ز حد برون چو سحر
وزید سوی چمن باد دلگشای بهار

اگر به مرده دمد جان عجب مدار که هست
نسیم روح در انفاس مشکسای بهار

غنیمت است بهار جوانی از پی عیش
که تا بهار جوانی بود چه جای بهار

بهار عمر غنیمت شمار ای فانی
فناش ار چه که زودست چون فنای بهار
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۴ - تتبع میر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.