۲۱۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۵ - تتبع مخدوم

یا رب چه بلائیست که آن شوخ قدح نوش
هر باده که با غیر خورد من روم از هوش

از بسکه سبوی در میخانه کشیدم
شد چون کف دست شترمست مرا دوش

آن چشم سیه را نبود حاجت سرمه
در سوگ قتیلان غمش گشته سیه پوش

بود ارچه مرا وعده وصل تو ببازی
هرگز نکنم لذت آن وعده فراموش

پنهان سخنم هست بآنشوخ ولیکن
کو زهره آنم که برم لب سوی آن گوش

فانی اگرت دعوی آئین فنا هست
از رفته تأسف مخور از نامده مخروش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۴ - مخترع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۶ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.