هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد هجران و عشق سخن می‌گوید. او از جان پاک معشوق و رنج‌های دل خود می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق، هجران، وصف معشوق، و درد فراق اشاره می‌کند. همچنین، از مفاهیم عرفانی مانند فنا و وحدت نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از اصطلاحات و مفاهیم برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۰۶ - مخترع

لب لعلت که گویم جان پاکش
بخنده جان پاکان شد هلاکش

دلم چون غنچه زان شد غرقه در خون
که کردی از جفا هر سوی چاکش

دل ار چه ذوقناک از وصل شد لیک
ز بیم هجر هستم هولناکش

هر آنکس را که سوزد شعله هجر
ز تاب آتش دوزخ چه باکش

برهنه زان نهد بر خاک ره پا
که جان پاکبازان گشته خاکش

چو در باغ مغان عریانم از می
چو آدم ستر سازم برگ تاکش

کشد یکسو جنون یکجانبم عشق
چو فانی مانده ام اندر کشاکش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵ - تتبع مخدوم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.