هوش مصنوعی:
شاعر از رنج و خمار شکایت میکند و از ساقی میخواهد جامی پر از شراب به او بدهد تا دردهای دلش را تسکین دهد. او آرزوی مستی و فراموشی دنیا را دارد و شرابی را میستاید که انسان را از دغدغههای وجودی رها میکند. شاعر همچنین به بیاعتباری علم و عمل در برابر راه فنا اشاره میکند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و سمبلیک شرابخواری است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و فراموشی دنیا ممکن است برای سنین پایین نامناسب تلقی شود.
شمارهٔ ۲۱۱ - تتبع خواجه
ساقی از رنج خمارم بد حال
به کفم نه قدح مالامال
قدحی کاو بزداید از دل
گر ز دورانش بود رنگ ملال
کشم آن نوع که باشد به قدح
از رطوبت اثر باده مجال
تا دمی مست شوم لایعقل
نایدم عالم هستی به خیال
ای خوش آن باده که از بود و نبود
کندت یکنفس او فارغ بال
گر عزیزت کند احسان کسان
در برابر بنگر ذل سؤال
فانیا علم و عمل مهجورست
هست شه راه فنا سوی وصال
به کفم نه قدح مالامال
قدحی کاو بزداید از دل
گر ز دورانش بود رنگ ملال
کشم آن نوع که باشد به قدح
از رطوبت اثر باده مجال
تا دمی مست شوم لایعقل
نایدم عالم هستی به خیال
ای خوش آن باده که از بود و نبود
کندت یکنفس او فارغ بال
گر عزیزت کند احسان کسان
در برابر بنگر ذل سؤال
فانیا علم و عمل مهجورست
هست شه راه فنا سوی وصال
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۰ - تتبع میر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۲ - اختراع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.