هوش مصنوعی: این متن به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند گذر زمان، بی‌ثباتی جهان، تلاش بی‌پایان انسان و بی‌نیازی از مادیات می‌پردازد. شاعر از طریق تمثیل‌ها و استعاره‌ها، به خواننده یادآوری می‌کند که همه چیز در جهان موقتی است و تلاش‌های انسان اغلب بی‌ثمر می‌ماند. در عین حال، بر اهمیت شناخت خود و تلاش برای بهبود وضعیت تاکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد تا به درستی درک شود.

گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود

یوسف همدان که چشم راه داشت
سینهٔ پاک و دل آگاه داشت

گفت بر شو عمرها بالای عرش
پس فرو شو پیش از آن در تحت فرش

هرچ بود و هست و خواهد بود نیز
چه بدو چه نیک، یک یک ذره چیز

قطره است این جمله از دریای بود
بود فرزند نبود آمد چه سود

نیست این وادی چنین سهل ای سلیم
سهل می‌دانی تو از جهل ای سلیم

گر شود دریا ره از خون دلت
هم نیفتد قطع جز یک منزلت

گر جهانی راه هر دم بسپری
گام اول باشدت چون بنگری

هیچ سالک راه را پایان ندید
هیچ کس این درد را درمان ندید

گر باستی، همچو سنگ افسرده‌ای
گه مرداری وگاهی مرده‌ای

ور به تگ استی و دایم می‌دوی
تا ابد بانگ درایی نشنوی

نه شدن رویست و نه استادنت
نه ترا مردن به و نه زادنت

مشکلا کارا که افتادت چه سود
کار سخت اینست استادت چه سود

سر مزن، سر می‌زن ای مرد خموش
ترک کن این کار و هین در کار کوش

هم بترک کار کن، هم کارکن
کار خود اندک کن وبسیارکن

تا اگر کاری بود درمان کار
کار باشد با تو در پایان کار

ور نباشد کار درمان کسی
با تو بی‌کاری بود آنجا بسی

ترک کن کاری که آن کردی نخست
کردن و ناکردن این باشد درست

چون شناسی کار، چون بتوان شناخت
بوک بتوانی شناخت و کار ساخت

بی‌نیازی بین و استغنا نگر
خواه مطرب باش، خواهی نوحه گر

برق استغنا چنان اینجا فروخت
کز تف او صد جهان اینجا بسوخت

صد جهان اینجا فرو ریزد به خاک
گر جهان نبود درین وادی چه باک
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت مردی که پسر جوانش به چاه افتاد
گوهر بعدی:حکایت مردی که صورت افلاک بر تختهٔ خاک میکشید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.