هوش مصنوعی: این متن به توصیف عالم و پیچیدگی‌های آن می‌پردازد و آن را به تخته‌ای پر از نقش و نگار تشبیه می‌کند که حکیمان با دانش خود به تحلیل آن می‌پردازند. متن اشاره می‌کند که این جهان پر از رمز و راز است و انسان‌ها بدون نشانه‌ای از دو عالم در آن گم شده‌اند. در نهایت، توصیه می‌کند که اگر توانایی درک این پیچیدگی‌ها را ندارید، بهتر است در کنجی آرام بنشینید و از جست‌و‌جوی بی‌پایان دست بردارید.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات عمیق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

حکایت مردی که صورت افلاک بر تختهٔ خاک میکشید

دیده باشی کان حکیم بی خرد
تخته‌ای خاک آورد در پیش خود

پس کند آن تخته پر نقش و نگار
ثابت و سیاره آرد آشکار

هم فلک آرد پدید و هم زمین
گه بر آن حکمی کند گاهی برین

هم نجوم و هم برون آرد پدید
هم افول و هم عروج آرد پدید

هم نحوست، هم سعادت برکشد
خانهٔ موت و ولادت برکشد

چون حساب نحس کرد و سعد از آن
گوشهٔ آن تخته گیرد بعد از آن

برفشاند، گویی آن هرگز نبود
آن همه نقش و نشان هرگز نبود

صورت این عالم پر پیچ پیچ
هست همچون صورت آن تخته هیچ

تو نیاری تاب این، کنجی گزین
گرد این کم گرد و در کنجی نشین

جملهٔ مردان زنان اینجا شدند
از دو عالم بی‌نشان اینجا شدند

چون نداری طاقت این راه تو
گر همه کوهی نسنجی کاه تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود
گوهر بعدی:گفتار پیری مستغنی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.