۲۱۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۴ - تتبع خواجه

منکه دردی کش آن مغبچه خمارم
جام جم کهنه سفال در او پندارم

بزم او حلقه جمعیت مخصوصان است
منکه مردودم و آشفته نباشد یارم

چو کشم جانب رندان سبوی باده بدوش
طعن زاهد شنوم لیک به خویشش نارم

پشت از بار جفای فلکم گشته نگون
دوش زیر سبوی بزم مهی انگارم

زاهدا کفر خود و دین تو دیدم نشوم
راضی ار پهلوی تسبیح نهی زنارم

شیخ شهرم چو دهد توبه ز می نیست ولیک
پیر دیر ار شنود کار جز استغفارم

گر چه آئین فلک شیوه ناهمواریست
فانیا زو ستم و ظلم رسد هموارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳ - تتبع مخدوم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.