هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، مخاطب را به بیداری و تلاش در زندگی دعوت می‌کند و از خواب غفلت و مستی انتقاد می‌کند. شاعر از عشق و وصال سخن می‌گوید و بر اهمیت صبر و وقار در زندگی تأکید دارد. همچنین، خطاب به ماه و ستارگان، از غرور و مستی آن‌ها انتقاد می‌کند و در نهایت، به شب وصال و جاودانگی عشق اشاره می‌نماید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی در شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و شراب ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۶۱ - تتبع خواجه

صبح است فیض اگر طلبی ترک خواب کن
تا چند مست خواب قدح پر شراب کن

ما را به شیشه می فکن و از عتاب و لطف
نی سنگ خاره افکن و نی لعل ناب کن

مُردم در انتظار تو ای عمر نازنین
یکره به آمدن نه به رفتن شتاب کن

روزی مقدر است نگردد زیاد و کم
گر تو وقار ورزی و گر اضطراب کن

ای مه ترا همی رسد از مستی و غرور
خواهی به چرخ ناز و به انجم عتاب کن

فانی شب وصال میی بی حساب دار
وانرا به ما به عمر مخلد حساب کن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۰ - تتبع خواجه عصمت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۲ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.