هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری بیان می‌شود که خود را در عشق و رنج ناشی از آن بی‌همتا می‌داند. او از بی‌باکی‌های خود در میخانه‌ها، عشق پاکش به معشوق، و رنج‌های بی‌مانندش در راه عشق سخن می‌گوید. شاعر همچنین بر این باور است که درک کامل زیبایی معشوق و عشق واقعی تنها از آن اوست و دیگران به چنین درکی نرسیده‌اند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند می‌نوشی و بی‌باکی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۶۵ - اختراع

نیست در دیر مغان بدمست بی باکی چو من
از گریبان تا بدامن پیرهن چاکی چو من

آنچنان کاندر کمال حسن پاکی چون تو نیست
یافت نبود در کمال عشق هم پاکی چو من

غم چو نبود از غم عشقت به عالم صعب تر
شد یقین این هم که نبود نیز غمناکی چو من

در خور ادراک حسنت هر کسی را عاشقی است
نیست در عشاق زارت اهل ادراکی چو من

گر رباید صرصر عشقت چو حسن عشاق را
نیست در دشت غم و اندوه خاشاکی چو من

گل اگر باید پی تعمیر کوی عاشقی
بهر آن آبی چو اشکم نبود و خاکی چو من

قطع دشت فقر اگر در شیوه چالاکیست
فانیا در قطع این ره نیست چالاکی چو من
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴ - تتبع میر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶ - در طور خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.