هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، درد، مستی و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از شب‌های باده‌نوشی، صبح‌های خمار، زخم‌های دل و ناامیدی می‌گوید و به ستایش معشوق و رنج‌های عاشقانه می‌پردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، درد و رنج عاطفی و اشاره به مصرف شراب است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۶۶ - در طور خواجه

شب چو شکست توبه ام شوخ شرابخوار من
صبح دعاست کار من تا شکند خمار من

هست دلیل اینکه آن مست شبم نواختست
چشم و رخ کبود من روی و سر فگار من

باد چراست جانفزا گرد ز چیست سرمه گون
گر نه به طوف دشت شد جلوه شهسوار من

تیغ و جفای قاتلم چند فتد به خاک و خون
از دل زخمناک من وز تن خاکسار من

بردن بار درد را جانب کشور وفا
بارکشی نبوده است از دل بردبار من

کشته آن قد و رخم هست مناسب ایفلک
اینکه ز سرو و گل کنی شمع سر مزار من

زخم دلم ز مرهم صبر کجا شود نکو
هر نفس آن چو می فتد از دل بیقرار من

من که و در کنارم آن طفل نشستن آرزو
منزل طفل اشک شد چون همه گه کنار من

مغبچگان مست در دیر همی کنند هزل
از پی علم و دین نگر فانی خسته کار من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵ - اختراع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.