هوش مصنوعی: این متن توصیفی شاعرانه از فصل بهار است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، طبیعت و تغییرات آن را به تصویر می‌کشد. عناصری مانند باد صبا، سبزه، گل‌ها، پرندگان و دیگر پدیده‌های طبیعی با زبانی ادبی و موزون توصیف شده‌اند. همچنین، در بخشی از متن، گفت‌وگوی بین پرندگان و تأثیر موسیقی و شعر بر عاشقان ذکر شده است.
رده سنی: 14+ این متن دارای زبان ادبی و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم و تصاویر به کار رفته نیاز به درک ادبی و تجربه‌ی بیشتری دارند که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان از آن بهره‌مند هستند.

شمارهٔ ۲۰

چنین شنیدم از آیندگان فصل بهار
که کاروان صبا می رسد ز حد تتار

با باغ مژده رسانید دوش پیک سحر
که می رسد دو سه اسبه سپاه فصل بهار

ز پیش لشکر ریحان همی رسد بیزک
که سبزه پیشرو است و صبا جنیبت دار

ز غنچه پیکان و ز بید تیغ و خنجر ساخت
که تا نه دست برآرد چنار چون عیار

مگر سلاح کشی گل به خار خواهد داد
که شد به غایت سر تیز و با صلابت خار

هزار مفرش دیبا بگسترید چمن
شکوفه بر سرشان کرد سیم نار نثار

صبا گشاد سر نافه های مشک ختن
نثار گوهر و در کرد ابر لولو بار

ز در فشانی ابر و ز مشک بیزی باد
حقیقت است که آن جوهریست وین عطار

پر از شکوفه و خیریست آستین چمن
پر از بنفشه و لاله ست دامن کهسار

به گرد برگ سمن بر دمیده سنبل تر
چو شاهدی که برآید خطش به گرد عذار

گرانسر است ز باده هنوز نرگس مست
ز دست لاله مگر نوش کرد جام عقار

ازین دو وجه برون نیست کاین گرانسری اش
ز تا جداری کبر است یا ز رنج خمار

گل آمده ست و گرفته ست غنچه را به حصار
چنانکه نیست در او لشکر صبا را بار

چو کوس رعد بغرد ز پشت ابر بلند
یقین بدان که ز گلزار بستدند حصار

چمن ز برگ شکوفه سپید گشت و از آن
فتاد لرزه بر اعضای بید و سرو و چنار

ز بیت گفتن بلبل چنار می زد دست
که سرو رقص کنان می چمید صوفی وار

نوای بلبل و دستان عندلیب بود
به گوش عاشق خوشتر ز ساز موسیقار

شبی سحر به سمنزار خفته بودم مست
ولیک بختم بیدار بود و دل هشیار

نهاده گوش به الحان مطربان چمن
گشاده چشم به دیدار لاله و گلنار

چمن شده پر از آواز بلبلان لیکن
تهی ز زحمت اغیار و خالی از دیار

گهی نوای چکاوک زدی هزار آواز
گهی ز پرده نوروز صوت کردی سار

به گوش من چو رسیدی نوای نغمه زیر
برآمدی ز دل من هزار ناله زار

چو شد ز محاکای این و آن هر دو
در اوفتاد سخنشان به شیوه اشعار

یکی بگفت سرودی چو عقد در ثمن
یکی بزد غزلی تر چو لولو شهوار

بگفت بلبل بعضی ز شعر خاقانی
بخواند قمری چندین ز گفته پندار

به عندلیب گفت سار از سر سرو
که ای مغنی خوش نغمه شکر گفتار

ز گفته پسر همگر این غزل برخوان
که وقت صبح نخسبد کسی چنین، هشدار

چنان ز پردخ عشاق این غزل بسرود
که برگرفت ز عشاق پرده اسرار
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.