هوش مصنوعی: در این متن، معشوق طوس با مریدی درباره عشق و رهایی از خودیت صحبت می‌کند. او توضیح می‌دهد که اگر فردی کاملاً در عشق ذوب شود و از خودیت خود بگذرد، به جایگاهی در زلف یار می‌رسد. این متن به مفهوم عرفانی عشق و فنا در معشوق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

گفتار معشوق طوسی (محمد) با مریدش

یک شبی معشوق طوس، آن بحر راز
با مریدی گفت دایم در گداز

تا چو اندر عشق بگدازی تمام
پس شوی از ضعف چون مویی مدام

چون شود شخص تو چون مویی نزار
جایگاهی سازدت در زلف یار

هرک چون مویی شود در کوی او
بی شک او مویی شود در موی او

گر تو هستی راه بین و دیده ور
موی در موی این چنین بین درنگر

گر سر مویی نماند از خودیت
هفت دوزخ سر برآید از بدیت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بیان وادی فقر
گوهر بعدی:گفتار عاشقی که از بیم قیامت می‌گریست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.