هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان احساسات عاشقانه و غم هجران می‌پردازد. او از بادی که از بغداد می‌وزد یاد می‌کند و امیدوار است که این باد پیام‌آور وصل باشد. شاعر از شب تا سحر در انتظار بادی است که از جانب معشوق بیاید و شادی را به دل غمگین او بازگرداند. او از خیال معشوق و تماشای او در خواب سخن می‌گوید و اشک‌هایش را به باران تشبیه می‌کند. در نهایت، شاعر از روزهای فراق و بیداد هجران می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۲

حبذا نزهت بادی که ز بغداد آید
خاصه کز مسکن آن حور پریزاد آید

بر ره باد ز شب تا به سحر منتظرم
تا که از جانب بغداد دگر باد آید

ای خوشا وقت سحر کز نفس باد صبا
شادیم هر نفسی در دل ناشاد آید

نزهت باد شمالی به مشام دل من
راست چون بوی گل و سوسن آزاد آید

عاشقی در غم هجران تو چون خواب کند
که وصال تو به هر نیم شبش یاد آید

چو خیالت به تماشای من آید گه خواب
همچو شیرین که به نظاره فرهاد آید

آب این دیده دربار بود بارانش
اگر ابری ز ره پارس به بغداد آید

نایدم خنده خوش زین دل غمگین خراب
خنده خوش ز دلی خرم و آباد آید

اولین روز فراقت به دلم می آید
که دگر بر دلم از هجر تو بیداد آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.