هوش مصنوعی: شاعر در این متن از فراموش شدن عهدهای گذشته و وعده‌های عاشقانه توسط معشوق شکایت می‌کند. او به یاد روزهای خوش گذشته و وعده‌های وصل می‌افتد، اما اکنون تنها درد فراق و ناامیدی را تجربه می‌کند. شاعر از بی‌وفایی معشوق و بیهوده بودن امیدهایش می‌نالد و تقدیر را مقصر اصلی این جدایی می‌داند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق، ناامیدی و اشاره به مفاهیم پیچیده‌ای مانند تقدیر و سرنوشت است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، احساسات شدید و بیان درد فراق مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۴۶

یارب این واقعه کی بر دل من کرد گذر
که بزودی کند آن سنگدل آهنگ سفر

هرگز این قصه که خواندی و که کردی در گوش
هرگز این حال که گفتی و که کردی باور

ای فراموش شده بر دل تو عهد کهن
یاد کن آخر از آن صبحت چون شیر و شکر

یاد بود آن گه میعاد که من بودم و تو
یاد باد آن شب از روز جوانی خوشتر

الحق آن وعده وصلت چه نکو کرد وفا
یا ز آن بستن عهدت که چه خوش رفت به سر

ای دریغ آنهمه امید من و وعده تو
که نه آن کرد وفا و نه ازین دیدم اثر

آه از آن قول و قرارت که خطا بود و خلاف
آه از آن وعده وصلت که هبا بود و هدر

طمع وصل تو کردیم هوس بود و هوی
دل به مهر تو سپردیم خطا بود و خطر

در فراق تو هر آن شب که به روز آوردم
دیده تا روز گرفتار سها بود سهر

ناله و گریه چه سود است چو تقدیر رسید
اینچنین رفت چو تدبیر قضا بود و قدر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.