هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق ناامیدانه و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که تمام وجودش را وقف معشوق کرده، اما در نهایت به آرزویش نرسیده است. با وجود تحمل غم و درد هجران، هنوز هم وفادار است و از عشقش دست نمی‌کشد. همچنین اشاره می‌کند که این احساسات تنها مختص به او نیست و دیگران نیز چنین تجربه‌هایی دارند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده‌ای است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین ممکن است برخی از مفاهیم مانند درد هجران و عشق ناکام برای سنین پایین قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۹

نه جان در کار عشقت کردم آخر
نه مهرت را به جان پروردم آخر

جهانی غم به امید تو خوردم
نگوئی کی ز تو برخوردم آخر

گرفتم نیستم در خورد وصلت
بدین غم هم نه اندر خوردم آخر

گر از حال دلم آگاهیت نیست
قیاسی کن ز روی زردم آخر

اگر چون سگ مرا از در برانی
نه آنم کز درت برگردم آخر

ز بیم جان غم عشقت نگیرم
نه یکباره چنین نامردم آخر

مرا با تو خوش افتاد آشنائی
نه آئینی غریب آوردم آخر

همه عالم در این حالم شریکند
نه تنها من در این فن فردم آخر

بدادم دل نه چیزی بر دم الحق
شدم عاشق نه خونی کردم آخر

به درد هجر ازین بیشم مکش زار
که من خود کشته این دردم آخر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.