هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به توصیف معشوق و زیباییهای او میپردازد. شاعر از یار خود به عنوان بینظیر و بیهمتا یاد میکند و زیباییهای او را با عناصر طبیعی مانند خورشید، ماه و حور بهشتی مقایسه میکند. همچنین، شاعر از عشق و اشتیاق خود سخن میگوید و از درد فراق و نامرادیهای زندگی شکوه میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۴
ای چون دل و جان بر من گرامی
کس چون تو نبود دلدار نامی
نام و نشانت نشیندم از کس
ای بی نشان یار آخر چه نامی
تشبیه رویت با حور کردم
او خود کدام است تو خود کدامی
نبود چو رویت خورشید روشن
نبود چو چشمت شعری و شامی
ماه دو هفته هرگز نباشد
چون روی خوبت با آن تمامی
جوزا کمر بست پیش جمالت
تا از تو یابد اسم غلامی
از لطف قدت حیران شود عقل
زان چست خیزی زان خوشخرامی
جانم چه سوزی از خوی خامت
ای جان نگوئی تا چند خامی
عمرم به سر شد در نامرادی
نادیده از تو دل شادکامی
کس چون تو نبود دلدار نامی
نام و نشانت نشیندم از کس
ای بی نشان یار آخر چه نامی
تشبیه رویت با حور کردم
او خود کدام است تو خود کدامی
نبود چو رویت خورشید روشن
نبود چو چشمت شعری و شامی
ماه دو هفته هرگز نباشد
چون روی خوبت با آن تمامی
جوزا کمر بست پیش جمالت
تا از تو یابد اسم غلامی
از لطف قدت حیران شود عقل
زان چست خیزی زان خوشخرامی
جانم چه سوزی از خوی خامت
ای جان نگوئی تا چند خامی
عمرم به سر شد در نامرادی
نادیده از تو دل شادکامی
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.