هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر نسبت به عشق و فراق است. شاعر از درد فراق و غم شکایت می‌کند و از این که معشوق او را به آتش غم و سودا افکنده است، نالان است. همچنین، شاعر به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره می‌کند و از این که معشوق به او وعده‌هایی داده ولی به آن‌ها عمل نکرده، شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۹۰

باز این چه فتنه ئیست که در ما فکنده ای
بازم در آتش غم و سودا فکنده ای

آوازه فراق درافکنده ای وز آن
درشهر شور و فتنه و غوغا فکنده ای

وصلی که رونقش به ثریا رسیده بود
در خاکش از چه روی بعمدا فکنده ای

تا سایه خود از سرما برگرفته ای
در پای غم چو سایه ام از پا فکنده ای

تا راز خود چو حلقه درافکندمت به گوش
در هر دهان حدیث خود و ما فکنده ای

عاشق تری ز بنده که از عشق روی خویش
بر آینه نظر به تماشا فکنده ای

بر روی خویش شیفته ای تا بر آینه
نور جمال آن رخ زیبا فکنده ای

منگر به روی خود که به رشکم ز روی تو
بر خویشتن نظر به چه یارا فکنده ای

گفتی شبی به لطف که بوسی ببخشمت
خود گفته ای و باز تقاضا فکنده ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.