هوش مصنوعی: شاعر از نعمت‌هایی که خداوند به او عطا کرده مانند جان، جمال، جاه و جوانی سخن می‌گوید، اما ابراز می‌کند که به دلیل ترس، فریب و ظلم، نتوانسته از این نعمات بهره‌مند شود. او در جوانی به دلیل فریب پیران و در پیری به دلیل ظلم جوانان، زندگی‌اش را با رنج و محنت گذرانده و احساس می‌کند که جهان برای او مکانی پر از جور و ستم بوده است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، موضوعاتی مانند ظلم، فریب و محنت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۳

ایزد مرا چو خلعت هستی شعار کرد
جان و جمال و جاه و جوانی و خیر داد

گفتم که شکر آن به عبادت کنم ادا
خود شر نسل بوالبشرم بازیئی نهاد

کآمال این جهان ز نهیبم بشد ز دست
واعراض آن جهان ز فریبم بشد زیاد

وز بهر حفظ مال و سر از بیم دشمنان
از روزگار خویش نگشتم به عمر شاد

گاه شباب کام جوانی نیافتم
از غدر و غمز و غفلت پیران بدنهاد

و امروز گاه پیری و لرزان و خائفم
از ظلم نفس شوم جوانان سگ نژاد

گوئی که ایزدم جهت محنت آفرید
مانا جهانم از قبل جور و ظلم زاد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.