هوش مصنوعی: این شعر در مدح و ستایش شخصی بزرگوار و بخشنده است که در کرم و سخاوت بینظیر است. شاعر از فضایل اخلاقی، دانش و رأی این شخص تمجید کرده و تأکید میکند که وجود او مانند خورشید و ماه برای جهان روشنیبخش است. همچنین، شاعر به مشکلات و دشواریهای خود اشاره کرده و امیدوار است که با لطف این شخص بزرگ، کارش به کام برسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۳۲

صدر صدور مشرق و مغرب عماد دین
ای آنکه در کرم چو تو کم سابق اوفتد

ابر از سخای دست تو بارد سرشک در
چون گریه های زار که بر عاشق اوفتد

نه در جهان دلی چو دلت غیب دان بود
نه در سخا کفی چو کفت رازق اوفتد

خورشید و صبح در خوی خجلت فرو شوند
گر پرتوی ز رای تو بر مشرق اوفتد

مه در هوای آنکه شود نعل مرکبت
هر مه دو هفته در لوعات دق اوفتد

هر دل که در هوای تو چون تیر نیست راست
از حادثات درگذر نعلق اوفتد

خم کمند قهر تو در گردنش فتد
بدخواهت ار ز پارس به المالق اوفتد

گر نیست جز که ناقه صالح ذبیح به
خاصه چو در سرشت گهر فاسق اوفتد

صدرا به بنده نسبت جرمی ست فی المثل
چون معنی دروغ که بر سارق اوفتد

افشای این معامله دانی که کی بود
روزی که کار باز در خالق اوفتد

چون دین و همت تو درآید درست و راست
هر مشکل امور که بر حاذق اوفتد

معلوم رای تست که در زیر طاس چرخ
در جام گاه درد و گهی فایق اوفتد

بر من به فضل خود شفقت کن که این زمان
بر اهل فضل مثل تو کم مشفق اوفتد

نه هر که آدمیست تواند شدن پری
نه نیز جمله حیوان ناطق اوفتد

داده ست شهریار مرا وعده خلاص
ارجو که با مراد قضا وافق اوفتد

کارم به کام گردد اگر اصطناع تو
با لطف عام شاه جهان واثق اوفتد

کید مخالفان ندهد هیچ فایده
عذرا چو در موافقت وامق اوفتد

هر وعده کآفتاب زمین و زمان دهد
بی هیچ شک چو صبح دوم صادق اوفتد

با من که همچو عقل محک مروتم
آن کن که از مروت تو لایق اوفتد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.