هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از گذراندن عمر خود به بطالت و ناامیدی از زندگی سخن میگوید. او احساس میکند که عمرش را بیهوده صرف کرده و هیچ سودی از وجود خود نبرده است. شاعر از تنهایی، بیچارگی و ناتوانی در تغییر شرایط خود شکایت میکند و احساس میکند که در دام زندگی گرفتار شده است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و احساسی مانند ناامیدی، تنهایی و پوچی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، این مفاهیم نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارند تا به درستی درک شوند.
گفتهٔ پاکدینی که سیسال عمر بیخود میگذارد
پاک دینی گفت سی سال تمام
عمر بیخود میگذارم بر دوام
همچو اسمعیل در خود ناپدید
آن زمان کو را پدر سر میبرید
چون بود آنکس که او عمری گذاشت
همچو آن یک دم که اسمعیل داشت
کس چه داند تا درین حبس تعب
عمر خود چون میگذارم روز و شب
گاه میسوزم چو شمع از انتظار
گاه میگریم چر ابر نوبهار
تو فروغ شمع میبینی خوشی
مینبینی در سر او آتشی
آنک از بیرون کند در تن نگاه
کی بود هرگز درون سینه راه
در خم چوگان چه گویی، هیچ جای
میندانم پای از سر، سر ز پای
از وجودم خود نکردم هیچ سود
کانچ کردم وانچ گفتم هیچ بود
ای دریغا نیست از کس یاریم
عمر ضایع گشت در بیکاریم
چون توانستم ندانستم ، چه سود
چون بدانستم، توانستم نبود
این زمان جز عجز و جز بیچارگی
میندارم چارهٔ یک بارگی
عمر بیخود میگذارم بر دوام
همچو اسمعیل در خود ناپدید
آن زمان کو را پدر سر میبرید
چون بود آنکس که او عمری گذاشت
همچو آن یک دم که اسمعیل داشت
کس چه داند تا درین حبس تعب
عمر خود چون میگذارم روز و شب
گاه میسوزم چو شمع از انتظار
گاه میگریم چر ابر نوبهار
تو فروغ شمع میبینی خوشی
مینبینی در سر او آتشی
آنک از بیرون کند در تن نگاه
کی بود هرگز درون سینه راه
در خم چوگان چه گویی، هیچ جای
میندانم پای از سر، سر ز پای
از وجودم خود نکردم هیچ سود
کانچ کردم وانچ گفتم هیچ بود
ای دریغا نیست از کس یاریم
عمر ضایع گشت در بیکاریم
چون توانستم ندانستم ، چه سود
چون بدانستم، توانستم نبود
این زمان جز عجز و جز بیچارگی
میندارم چارهٔ یک بارگی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گفتار مردی راهبین هنگام مرگ
گوهر بعدی:گفتار شبلی که پس از مردن به خواب جوانمردی آمد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.