هوش مصنوعی:
این شعر یک مناجات عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر به ستایش خداوند میپردازد و از رنجها و حادثههای زندگی خود سخن میگوید. او از غم و اندوه خود مینالد، اما در عین حال به لطف و رحمت الهی امیدوار است و از خداوند طلب آغوش گرم و آرامش میکند. شاعر همچنین از حسادت دیگران و فراموشی خود توسط خداوند شکایت میکند، اما در نهایت به رحمت الهی پناه میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم، اندوه و حسادت ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۵۷
سپهر قدرا دریادلا خداوندا
توئی که غاشیه مهر تست بر دوشم
ز جام طبع به هر مجلسی که بنشینم
نخست باده حمد و ثنای تو نوشم
همه مدیح تو می گسترم چو در سخنم
همه ثنای تو می پرورم چو خاموشم
به سمع مجلس عالی مگر رسیده بود
که چرخ بر چه صفت کرد بی تن و توشم
چنین که سوخت مرا برق حادثات سزد
همی چو ابر بگریم چو رعد بخروشم
شنیده ام که به لفظ گهر نثار تو رفت
که در تدارک کار فلان همی کوشم
از آن زمان که من این ماجرا شنیدستم
حواس جمله حسد می برند برگشوم
نشسته ام ز پس روزنی که از سرما
چو یخ فسرده و از غم چو دیگ می جوشم
از آن قبل که دلم می رمد ز سایه خویش
از آفتاب به صد پرده چهره می پوشم
دلم ز لرزه و خوف آن زمان شود ساکن
که لطف و رحمت تو گیرد اندر آغوشم
ورم خرید قبول توام به ثمن بود
که جان به عشوه مشتی خبیث بفروشم
هم از تمامی حرمان روزگار من است
که کرده ای به چنین حالتی فراموشم
توئی که غاشیه مهر تست بر دوشم
ز جام طبع به هر مجلسی که بنشینم
نخست باده حمد و ثنای تو نوشم
همه مدیح تو می گسترم چو در سخنم
همه ثنای تو می پرورم چو خاموشم
به سمع مجلس عالی مگر رسیده بود
که چرخ بر چه صفت کرد بی تن و توشم
چنین که سوخت مرا برق حادثات سزد
همی چو ابر بگریم چو رعد بخروشم
شنیده ام که به لفظ گهر نثار تو رفت
که در تدارک کار فلان همی کوشم
از آن زمان که من این ماجرا شنیدستم
حواس جمله حسد می برند برگشوم
نشسته ام ز پس روزنی که از سرما
چو یخ فسرده و از غم چو دیگ می جوشم
از آن قبل که دلم می رمد ز سایه خویش
از آفتاب به صد پرده چهره می پوشم
دلم ز لرزه و خوف آن زمان شود ساکن
که لطف و رحمت تو گیرد اندر آغوشم
ورم خرید قبول توام به ثمن بود
که جان به عشوه مشتی خبیث بفروشم
هم از تمامی حرمان روزگار من است
که کرده ای به چنین حالتی فراموشم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.