هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از زیبایی و حضور معشوق خود سخن می‌گوید و از جدایی و دوری او ابراز ناراحتی می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که مجلس را با حضور خود آراسته کند و از غم‌ها و نگرانی‌های گذشته و آینده دوری کند. شاعر بیان می‌کند که طاقت دوری از معشوق را ندارد و تنها راه برایش مدارا و تحمل است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاطفی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۱

احسنت و زه ای نگار زیبا
آراسته آمدی بر ما

امروز به جای تو کسم نیست
کز تو به خودم نماند پروا

بگشای کمر پیاله بستان
آراسته کن تو مجلس ما

تا کی کمر و کلاه و موزه
تا کی سفر و نشاط صحرا

امروز زمانه خوش گذاریم
بدرود کنیم دی و فردا

من طاقت هجر تو ندارم
با تو چه کنم به جز مدارا
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.