هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی خود به معشوقی که هر شب در خرابات (محل عیش و نوش) حضور دارد، سخن می‌گوید. او خود را رهبان و قلاشی می‌داند که هر شب به دستور ابلیس عمل می‌کند و در خرابات به سر می‌برد. شاعر از مستی و مخموری خود در عشق معشوق کافر سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هر شب با ناله و زاری به سر می‌برد. او همچنین اشاره می‌کند که در روم (منظور سرزمین روم یا مسیحیان) دو صد زنار (کمربند مسیحیان) به کمر بسته است و رهبانان هر شب برای او زنار می‌بافند.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند خرابات، مستی، و ابلیس ممکن است نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری برای درک کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴

از آن می خوردن عشقست دایم کار من هر شب
که بی من در خراباتست دایم یار من هر شب

بتم را عیش و قلاشیست بی من کار هر روزی
خروش و ناله و زاریست بی او کار من هر شب

من آن رهبان خود نامم من آن قلاش خود کامم
که دستوری بود ابلیس را کردار من هر شب

برهنه پا و سر زانم که دایم در خراباتم
همی باشد گرو هم کفش و هم دستار من هر شب

همه شب مست و مخمورم به عشق آن بت کافر
مغان دایم برند آتش ز بیت‌النار من هر شب

مرا گوید به عشق اندر چرا چندین همی نالی
نگار من چو بیند چشم گوهر بار من هر شب

دو صد زنار دارم بر میان بسته به روم اندر
همی بافند رهبانان مگر زنار من هر شب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.