۱۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶

برجا دل و او مقابل ما
گرد سر طاقت دل ما

حسرت بر اوست آنچه کشتیم
گو برق بسوز حاصل ما

جز او که گشاید آنچه او بست
آسان مشمار مشگل ما

ننموده جمال خون ما ریخت
آه از دل سنگ قاتل ما

سرگشته روان کوی عشقیم
زنهار مپرس منزل ما

از شوق حرم ز خویش رفتیم
رست از غم ناقه محمل ما

بازآ که ز گریه بی‌تو نگذاشت
مژگان تر آب در گل ما

مشتاق ز عشق منع ما بس
تا چند شکنجه دل ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.