هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و فراق میگوید و از ناتوانی خود در برابر جفاهای معشوق شکایت میکند. او با اشاره به گلبن و عندلیب، شوق رسیدن به وصال را بیان میکند و باور دارد که اگر نصیب باشد، بدون تلاش زیاد نیز به وصال میرسد. شاعر همچنین از بیوفایی معشوق و توجه او به رقیب گلایه میکند و در نهایت، از حق نالهکردن مشتاقان در راه عشق دفاع میکند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۱
گوشت کجا بنالهام ایدل فریب هست
آن گلبنی که صد چو منت عندلیب هست
در وادیی که شوق بود راهبر چه باک
گر هر قدم هزار فراز و نشیب هست
دعوای ناتوانیت ای خسته کی سزاست
تا قوت کشیدن ناز طبیب هست
کوشش چه لازمست که از خوان وصل یار
خواهد رسید قسمت ما گر نصیب هست
نالم کی از جفای تو داغم از این که نیست
بهر منت وفا و برای رقیب هست
مشتاق را ز ناله مکن منع بر درت
هرجا گلیست زمزمه عندلیب هست
آن گلبنی که صد چو منت عندلیب هست
در وادیی که شوق بود راهبر چه باک
گر هر قدم هزار فراز و نشیب هست
دعوای ناتوانیت ای خسته کی سزاست
تا قوت کشیدن ناز طبیب هست
کوشش چه لازمست که از خوان وصل یار
خواهد رسید قسمت ما گر نصیب هست
نالم کی از جفای تو داغم از این که نیست
بهر منت وفا و برای رقیب هست
مشتاق را ز ناله مکن منع بر درت
هرجا گلیست زمزمه عندلیب هست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.