هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق نافرجام، رنج و اندوه عاشقان و بی‌عدالتی‌های زندگی می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویری مانند بلبل و گل، پروانه و شمع، و فرهاد و شیرین، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از عشق پررنج، تنهایی و بی‌پناهی سخن می‌گوید و در نهایت به امید دیدار معشوق دل می‌بندد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، رنج و اندوه است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ستم و بی‌عدالتی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۸

با بلبل مسکین گل و بیداد و دگر هیچ
وز زحمت گل بلبل و فریاد و دگر هیچ

مرغان چمن حلقه بگرد گل و نسرین
مرغ قفس و صحبت صیاد و دگر هیچ

آنشمع سر صحبت پروانه ندارد
کاهی کند از سوختگان یاد و دگر هیچ

من کودک عاشق ستم مکتب عشقم
دارم هوی سیلی استاد و دگر هیچ

فرهاد جگرخسته و دلجوئی شیرین
شیرین و جگرکاوی فرهاد و دگر هیچ

گردم چو غبار از ستم حادثه خواهم
آرد بسر کوی توام باد و دگر هیچ

ماراست ز برگ سفر و ساز ره عشق
همچون جرس قافله فریاد و دگر هیچ

در پهلوی عاشق دل ویرانه و صد گنج
در سینه زاهد دل آباد و دگر هیچ

زان مه که رخش انجمن افروز نشاطست
مشتاق من و خاطر ناشاد و دگر هیچ
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.