هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق ناکام، درد فراق، و بی‌قراری روحی سخن می‌گوید. شاعر از دل‌هایی که غم عشق را ندارند، عشقی گم‌شده مانند عنقا، و رنج‌های ناشی از فقر و بی‌پناهی می‌گوید. همچنین، به بی‌اعتنایی عاشق به دنیا و دین اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و غم نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارد.

شمارهٔ ۱۰۷

آن دل که غم بتان ندارد
باغیست که باغبان ندارد

چندش جویم که طایر کام
مرغیست که آشیان ندارد

گم گشته عشق او چو عنقا
نام ار دارد نشان ندارد

با فقر خوشم که نخل بی‌برگ
بیم از ستم خزان ندارد

سودیست که در زیان عشقت
سودی که زپی زیان ندارد

ره رو چکند که وادی عشق
نقش پی کاروان ندارد

دارد یارم هر آنچه خواهی
اما دل مهربان ندارد

مشتاق کجا و دین و دنیا
عاشق غم این و آن ندارد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.