هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیباییهای معشوق و تأثیر عمیق عشق و هجران بر شاعر میپردازد. شاعر معشوق را فراتر از عناصر مادی میداند و از درد فراق و تأثیر نگاه معشوق بر دلها سخن میگوید. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند گذر از ظواهر و رسیدن به حقیقت عشق دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و فلسفی پایه دارد.
شمارهٔ ۱۱۲
نه ز آب و گلت ای نخل جوان ساختهاند
که سراپای تو از روح روان ساختهاند
بر لب چشمه چشمم به تفرج به نشین
کآب این چشمه برای تو روان ساختهاند
من کجا صبر کجا بیتو که درد و غم هجر
دل و جانم تهی از تاب و توان ساختهاند
پیرم وز این طلبم وصل جوانان کین قوم
داده یک بوسه و صد پیر جوان ساختهاند
غمزهات رهزن خلقست چه طفلی که ترا
آفت جان دل پیر و جوان ساختهاند
بگذر از کعبه و بتخانه که در وادی عشق
این دو را سنگ ره راهروان ساختهاند
من و میخانه که صدمرتبه اهلش مشتاق
گشتهام پیر و بجامیم جوان ساختهاند
که سراپای تو از روح روان ساختهاند
بر لب چشمه چشمم به تفرج به نشین
کآب این چشمه برای تو روان ساختهاند
من کجا صبر کجا بیتو که درد و غم هجر
دل و جانم تهی از تاب و توان ساختهاند
پیرم وز این طلبم وصل جوانان کین قوم
داده یک بوسه و صد پیر جوان ساختهاند
غمزهات رهزن خلقست چه طفلی که ترا
آفت جان دل پیر و جوان ساختهاند
بگذر از کعبه و بتخانه که در وادی عشق
این دو را سنگ ره راهروان ساختهاند
من و میخانه که صدمرتبه اهلش مشتاق
گشتهام پیر و بجامیم جوان ساختهاند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.