هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به توصیف عشق و علاقهی عمیق شاعر به معشوق میپردازد. شاعر از شیرینی لبهای معشوق، رنج ناشی از دوری او، و تأثیر عمیق عشق بر روح و جان خود سخن میگوید. همچنین، او از بیقراری و سوزش ناشی از این عشق یاد میکند و بیان میکند که عشاق دیگر چنین تجربهای نداشتهاند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و احساساتی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۱۱
لب شیرین تو شیرینتر از آن ساختهاند
که توان گفتنش از شیره جان ساختهاند
کردهاند از غمت آنان جگرم خون ایگل
که ترا لاله رخ و غنچه دهان ساختهاند
نتوانم که کنم قطع نظر از دو لبت
کاین دو را قوت دل و قوت جان ساختهاند
اهل دل از دو جهان نام و نشانت طلبند
ورنه با گوشه دل از دو جهان ساختهاند
بیتو میسوزم و میسازم و هرگز عشاق
نه چنین سوختهاند و نه چنان ساختهاند
تا در آن بوسه نگنجد دهن تنگ ترا
تنگ تر از دل ما تنگدلان ساختهاند
زین چمن چون گل رعناست چه فیضت مشتان
که بهار تو هم آغوش خزان ساختهاند
که توان گفتنش از شیره جان ساختهاند
کردهاند از غمت آنان جگرم خون ایگل
که ترا لاله رخ و غنچه دهان ساختهاند
نتوانم که کنم قطع نظر از دو لبت
کاین دو را قوت دل و قوت جان ساختهاند
اهل دل از دو جهان نام و نشانت طلبند
ورنه با گوشه دل از دو جهان ساختهاند
بیتو میسوزم و میسازم و هرگز عشاق
نه چنین سوختهاند و نه چنان ساختهاند
تا در آن بوسه نگنجد دهن تنگ ترا
تنگ تر از دل ما تنگدلان ساختهاند
زین چمن چون گل رعناست چه فیضت مشتان
که بهار تو هم آغوش خزان ساختهاند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.