هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق، جدایی، رنج و امید سخن می‌گوید. شاعر از وصل یار، درد هجران، اسارت در قفس عشق و غیرت می‌نالد و در نهایت به امید دیدار یار و پایان رنج‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی مضامین مانند غیرت و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۸۵

بعاشق مژده‌کامی صبا از وصل جانان بر
نوید قطره‌ای بر تشنه‌ای از آب حیوان بر

بوصلت کرده‌ام خو از پی قتلم مکش خنجر
اگر خواهی کشی در خاک و خونم نام هجران بر

صبا خون شد اسیران قفس را دل ز مهجوری
پیامی زین گرفتاران بمرغان گلستان بر

تو شمع بزم غیری هر شب و من سوزم از غیرت
چه خواهد شد شبی هم با سیه‌روزی بپایان بر

بحسرت رفتم از کوی تو و اکنون که من رفتم
بیا گو غیر ازین گلشن چو گلچین گل بدامان بر

بشکر اینکه از رخ رشک ماه و غیرت مهری
شبی با ما بانجام آور و روزی بپایان بر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.