۲۱۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۶

ز خود بریدم و ترک تو مشکلست هنوز
هلاک گشتم و داغ تو در دلست هنوز

قیامت آمد و آسوده خفته کشته عشق
که محو چاشنی زخم قاتل است هنوز

زپا نشسته پی ناقه گرد صد مجنون
غبار ماست که دنبال محملست هنوز

ز آه سوختگانت سراب شد صد بحر
زمین کوی تو از گریه‌ام گل است هنوز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.