هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دردهای آن سخن می‌گوید. او از دلبستگی به معشوق و رنج‌های ناشی از این عشق می‌نالد، اما در عین حال، به‌رغم تمام سختی‌ها، عشق را همچون آتشی توصیف می‌کند که هم جوان و هم پیر را می‌سوزاند. در نهایت، شاعر به آرامش در نیستی و فراموشی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و نیستی نیاز به درک بالاتری از زندگی و احساسات دارند.

شمارهٔ ۲۳۴

دلم دارد هوای دام جان هم
که بر من باغ تنگ است آشیان هم

توام چون دوستی پروا ندارم
که گردد دشمن انجم آسمان هم

منال ایدل که در دل مهوشان را
ندارد ناله تأثیری فغان هم

بخونم آن شکارافکن کشیده است
که پیدا نیست تیر او کمان هم

مشو عاشق اگر خواهی دل و دین
که خواهد از کفت رفت این و آنهم

بکوی نیستی آسوده ز آنم
که پیدا نیست نام از من نشان هم

محبت آتشی بر کرده مشتاق
که دایم پیر ازو سوزد جوان هم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.