هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از فراق و وصال، عشق و هجران، و مفاهیمی مانند دوزخ و بهشت سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند و از عشق به عنوان تنها هدف زندگی یاد می‌کند. همچنین، در این شعر به مفاهیمی مانند صبر، طمع، و رضایت اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم مورد استفاده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۲۴۳

شب هجران سرآمد آمدی روز وصالست این
من و وصل تو می‌بینم بخوابت یا خیالست این

چو نبود بر درخت آرزوی کهنه و نو را
چه حاصل گر کهن نخلست آن ور نونهالست این

گذشتم از می صافی ز خون پیمانه پر کردم
که بر دردی کش عشقت حرامست آن حلالست این

مکن صورت‌پرستی گر نخواهی در بلا افتی
که دام و دانه‌اند اینها نه زلفست آن نه خالست این

تو زاهد باش جویای ورع بر ما مزن طعنه
نمیخواهیم ما جز عشق اگر نقص ار کمالست این

حدیث دوزخ و جنت که گوید واعظ شهرت
اشارت از فراقست آن بشارت از وصالست این

برویش هرکه چشم افکند و دید ابروی او گفتا
نه آن روی و نه این ابروست ما هست آن هلالست این

گرآئی سوزم از شوق ارنیائی میرم از حسرت
نه تاب وصلم و نه طاقت هجران چه حالست این

زبان بوالهوس به زین زبان صد ره که من دارم
که گاه عرض مطلب بی‌درنگست آن و لالست این

توانم مردن اما بیتو یکدم صبر نتوانم
که بیتاب غمت را ممکن است آن و محالست این

دلم از ناله مشتاق خو نشد بلبلی هرگز
باین زاری نمی‌نالد چه مرغ عجز نالست این
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.