هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و شوریدگی سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوق و تأثیر عمیق آن بر روح و جان خود می‌سراید. او از ناله‌های سوزناک، گرمی آه و اشتیاق بی‌پایان خود می‌گوید و معشوق را منبع نور و شادی می‌داند. همچنین، اشاره‌ای به ناکامی‌ها و تقدیر نامساعد دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و ناکامی نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۳۰۸

برنگ ذره‌ام سرگرم مهر عالم‌افروزی
که ممکن نیست هرگز با کسی آرد بشب روزی

خوشم با ناله گرمی که خیزد از رگ جانم
که دارد نغمه این ساز در عشقت عجب سوزی

تو اسباب طرب کن جمع کز عشق تو مارا بس
دل کالفت فراهم آوری جان غم اندوزی

نخواهم نور شمع و پر تو مه بیرخت شبها
کز آه گرم خود دارم چراغ محفل‌افروزی

محبت این دبستان را بود آن مرشد کامل
که پیر عقل باشد پیش او طفل نوآموزی

بخون دانی چرا در صیدگاه دلبران غلطم
گر از شست نگاهی خورده باشی تیر دلدوزی

ز بی‌اقبالیم مشتاق خار گلرخان دایم
دریغ از طالع فرخنده‌ای و بخت فیروزی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.