هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود می‌خواهد که توجهش را به او معطوف کند و از دیگران روی بگرداند. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند بلبل و گل، بهار و گلستان، و اشاره به کعبه و کاروان، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. در پایان، شاعر از معشوق می‌خواهد که به او جفا نکند، زیرا آه تیره او می‌تواند حتی آسمان را تحت تأثیر قرار دهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا به طور کامل درک شود.

شمارهٔ ۳۱۳

ز هرچه هست رخ ما از آن بگردانی
که از دو کون بر آن آستان بگردانی

مثال بلبل از آن شاخ گل که نتوانی
بشاخ دیگر از آن آشیان بگردانی

بهار آمد و دور نشاط ما ساقی
ز ساغریست که در گلستان بگردانی

نه رسم شاهسواران بود که چون بینی
فتاده بره از وی عنان بگردانی

بیک نگاه درین وادی ایصنم چه عجب
ز کعبه گر ره صد کاروان بگردانی

مکن جفا که نداری تو سنگدل دستی
که تیره آه من از آسمان بگردانی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.