هوش مصنوعی: پس از دریافت خبر ناخوشایند، سپاهی بزرگتر از قبل فرستاده شد تا شاید وضعیت بهبود یابد. سپاه از هر سو مانند سیل به سوی دشمن حمله‌ور شد. در نبرد، یک جنگجوی نامدار با فریاد و شمشیر علی(ع) به دشمن یورش برد و نیمی از لشکر دشمن را کشت. باقی مانده سپاه دشمن فرار کرد. پور زیاد با شنیدن این خبر، اندوهگین شد و برای کمک به پور اشعث، سپاهی جدید آماده کرد.
رده سنی: 15+ متن دارای صحنه‌های نبرد و خشونت است که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. همچنین، درک مفاهیم تاریخی و مذهبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۵۳ - مدد فرستادن ابن زیاد بد بنیاد بار دیگر برای محمد ابن اشعث کندی

چو آمد به بدخواه این آگهی
چنان شد کش آید تن از جان تهی

سپاهی فرستاد بیش از نخست
مگر کار بشکسته گردد درست

زهر سو رسید آن سپه خیل خیل
چنان کز بر کوه سر تند سیل

چو اندر رسیدند تیغ آختند
به سوی سپهدار دین تاختند

بدیشان یکی نعره زد نامدار
چو غرنده رعد ازبر کوهسار

بیفراشت با تیغ دست یلی
ازو شد عیان دست و تیغ علی

ز شمشیر آن شهسوار گوان
زهر سوی جویی زخون شد روان

به تیغ سرانداز و زخم درشت
از آن لشگرگشن یک نیمه کشت

هزیمت گرفتند ازو کوفیان
چنو روبهان از هژبر ژیان

چو پور زیاد آگه ازکار شد
دلش پر زاندوه تیمار شد

پی یاری پور اشعث دمان
سپاهی نو آراست آن بد گمان
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۲ - تنگ شدن کار بر محمد بن اشعث و کمک خواستنش از ابن زیاد
گوهر بعدی:بخش ۵۴ - فرستادن ابی زیاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.