هوش مصنوعی: در این متن، صحنه‌ای از یک نبرد توصیف شده است که در آن جنگ‌جویان با شجاعت و خشونت به میدان جنگ می‌آیند. یزدان‌شناس فرزانه از دیدن لشکر دشمن هراسان می‌شود. جنگ‌جویان مانند شیر رها شده از زنجیر یا اژدهای خشمگین به دشمن حمله می‌کنند و با تیغ و تیر، دشمن را از پای درمی‌آورند. در نهایت، سپهبدی بدون ترس به نبرد ادامه می‌دهد و یکی از جنگ‌جویان به نام دون بکربن حمران شمشیرش را از نیام بیرون می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن حاوی صحنه‌های خشونت‌آمیز و نبرد است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، استفاده از واژگان پیچیده و سبک ادبی قدیمی ممکن است برای مخاطبان جوان دشوار باشد.

بخش ۵۴ - فرستادن ابی زیاد

به ناوردگه چون فرازآمدند
زهر گوشه درترکتاز آمدند

نیاورد فرزانه یزدان شناس
زانبوه لشکر به دل برهراس

چو شیری ز زنجیر گشته رها
ویا همچو بگشاده کام اژدها

بدان بد سگالان پرخاشگر
ابا سرفشان تیغ شد حمله ور

به هر سو که افکند رخشان پرند
دونیمه بیفکند مرد و سمند

به ناگاه آن لشگر بد گمان
گشادند پیکان بدوی ازکمان

زبس تیر کامد به پیکر درش
چو مرغان پدید آمد از تن پرش

زهر حلقه ی جو شنش خون بجست
تن نامدارش ز پیکان بخست

زن و مرد کوفی به بام آمدند
ابر دسته های نی آتش زدند

فرو ریختند آنهمه نی زکین
ابر فرق شیر نیستان دین

گشادند ازهر طرف چنگ ها
زدندش به پیکر همی سنگ ها

سپهبد به دل درنیاورم بیم
همی کرد با تیغ مردان دونیم

یکی دون بکربن حمران به نام
به ناگه برآورد تیغ ازنیام
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۳ - مدد فرستادن ابن زیاد بد بنیاد بار دیگر برای محمد ابن اشعث کندی
گوهر بعدی:بخش ۵۵ - زخم زدند بکربن حمران بر دهان و لب جناب مسلم و کشتن آن بزرگوار اورا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.