هوش مصنوعی: در این متن، زکارش دژم پور مرجانه از یاران گمراه خود می‌خواهد که پیر آگاه را به پیشگاه بیاورند. او با خشم به پیر آگاه می‌گوید که چرا دشمنانش را از بند رها کرده است و تهدید به انتقام می‌کند. پیر آگاه در پاسخ می‌گوید که او از ترس خداوند دشمنان را آزاد کرده و به کار نیک خود افتخار می‌کند. او همچنین به زکارش هشدار می‌دهد که اعمال بدش عاقبت خوبی نخواهد داشت. در پایان، زکارش از سخنان پیر آگاه خشمگین شده و چهره‌اش زرد می‌شود.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و مذهبی است و ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، وجود موضوعاتی مانند انتقام و خشم ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

بخش ۶۸ - آگاهی یافتن ابن زیاد از فرار طفلان گرفتار و باز خواستن ازمشکور

زکارش دژم پور مرجانه شد
بدانسان که ازخویش بیگانه شد

بفرمود یاران گمراه را
که آرند آن پیر آگاه را

مراو را به فرمان آن کینه خواه
کشان زار بردند در پیشگاه

چو افکند سویش نگه کینه جوی
زدیدار او پر زچین کرد روی

بگفتا که ای بی خرد روزبان
چه کردی بدان ماهرو کودکان؟

همانا نترسیدی ازکین من؟
ندانستی آن رسم و آیین من؟

که از بند کردی رها دشمنم
کنون شاخ عمرت زبن بر کنم

بدو گفت مشکور کای نابکار
بداندیش دین دشمن کردگار

ازآن شان رها ساختم من زبند
که ازتو به ایشان نیاید گزند

زکیهان خدا هرکه شد بیمناک
زهر بنده ای دردلش نیست باک

تو را گر چه زین کرده آزرده ام
بود زین نکویی که من کرده ام

اگر زنده ماندم مرانام نیک
وگر کشته گردم سرانجام نیک

من آن کرده ام کز نکویان سزاست
تو آن کن که بد گوهران را سزاست

مرا مزد نیکو ز یزدان بس است
تورا گوهر بد نگهبان بس است

پدرشان بکشتی تو از کینه زار
نترسیدی ازخشم پروردگار

به خون پدر کشته گان ریختن
کنون کین نو خواهی انگیختن

گرآن هردو رفتند من بی دریغ
نهادم سر خویش درزیر تیغ

به مینو در از کوری چشم تو
روم چون شوم کشته از خشم تو

شنید این چو بد خو ازآن نیکمرد
مرآن تیره دل را دو رخ گشت زرد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۷ - دیدن کنیز حارث آن دو طفل ماه رو را درنخلستان و شناختن ایشان و بردنشان به خانه
گوهر بعدی:بخش ۶۹ - به دار کشیدن ابن زیاد بد بنیاد پر فساد مشکور زندانبان را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.