هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که انتظار معشوق و رنج‌های عشق ارزش تحمل ندارند. او از وصل و هجران معشوق ناراحت است و احساس می‌کند که تمام تلاش‌ها و رنج‌های عشق بی‌فایده است. شاعر به این نتیجه می‌رسد که عشق و رنج‌های آن ارزش این همه آشوب و درد را ندارد.
رده سنی: 16+ این متن مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی درباره عشق و رنج‌های آن را بیان می‌کند که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این مفاهیم نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۰

صحبت معشوق انتظار نیرزد
بوی گل و لاله زخم خار نیرزد

وصل نخواهم که هجر قاعدهٔ اوست
خوردن می محنت خمار نیرزد

ز آن سوی دریای عشق گر همه سودست
آنهمه نسود آفت گذار نیرزد

این دو سه روز غم وصال و فراقت
اینهمه آشوب کار و بار نیرزد

روز شود در شمارم از غم جانان
خود عمل عاشقی شمار نیرزد
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.