۱۵۳ بار خوانده شده

بخش ۱۱۳ - ذکر بستن ابن سعد آب را برروی امام علیه السلام

به فرزند مرجانه رفت آگهی
که فرمانده ی تخت شاهنشهی

بکنده به خرگاه چاهی شگرف
که آبش بود سرد – مانند برف

نوشت آن ستم گستر نابکار
به بن سعد ناپاک نستوده کار

که برشاه دین کار بنمای تنگ
مهل تا کند چاه و پیش آر جنگ

به فرمان دژخیم بیدادگر
عمر آن تبه گوهر کینه ور

نگهبان و جاسوس برشه گماشت
به عیوق منجوق کین برفراشت

چو لب تشنه گشتند اهل حرم
کشیدند آه از دل پر زغم

زافغانشان شه به چهر اشک راند
سپهدار اسلام را پیش خواند

دل آگاه شیر کنام یلی
مه هاشمی نور چشم علی

ببوسید نزد شهنشه زمین
بدو گفت سبط رسول امین

گزین کن زیاران حق سی سوار
پیاده دو ده مرد خنجر گذار

ازیدر به همراه یاران شتاب
برو تا به نزدیکی رود آب

مگر دشمنان را شکست آوری
گوارنده آبی به دست آوری

شنید این چو عباس از شاه دین
پذیرفت فرمان و بر شد به زین

به همره دو ده مشک و پنجاه مرد
ببرد و برانگیخت هامون نورد

چو سیل اندر آمد در آن رودبار
ز پی آن دلیران دشمن شکار

چو آن قوم را عمر و حجاج دید
بگفتا ز بهر چه کار آمدید؟

هلال سرافراز گفتا بدوی
منم ابن عم تو ای کینه جوی

زبان خشک و دل پر زتاب آمدم
سوی رود از بهر آب آمدم

بدو گفت زشت اختر بدنهاد
که ای نامور راد فرخ نژاد

بیاشام ازین آب شیرین گوار
گوارا بود بر تو ای نامدار

بدو گفت جان دلیری هلال
که ای مرد زشت اختر بد سگال

چسان شدروا؟آن که من سردآب
بنوشم نشانم زدل التهاب؟

چنین گفت اهریمن پر فساد
که این است فرمان ابن زیاد

ازو چون هلال دلیر این شنید
به یاران فرخ خروشی کشید

که هان مشک ها پر زآب آورید
سوی خیمه ی شه شتاب آورید

دلیران به فرمان آن کامیاب
نمودند پر مشک ها را زآب

چو آگاه گشتند کوفی سپاه
ببستند ره را به یاران شاه

جهانجوی – عباس پیروز روز
شهاب درخشان عفریت سوز

سپه رابه تیغ آنچنان بیم داد
که کس نامدش جنگ جستن به یاد

پراکنده گشتند از رزمگاه
زگرد سرافراز یاران شاه

به پیروزی آن شیر مردان دین
سبک بازگشتند از آن دشت کین

چو باد خزان در شتاب آمدند
سوی شاه با مشک آب آمدند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۱۲ - ذکر رسیدن نامه ی ابن زیاد بدبنیاد به عمر بن سعد
گوهر بعدی:بخش ۱۱۴ - انجمن فرمودن امام(ع)با عمر بن سعد ملعون درمیان دو لشگر و چگونگی آن حال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.